موفقیت

چگونه در طولانی مدت با انگیزه بمانیم

دستیابی به اهداف شما متکی بر تأثیر متقابل انگیزه و سیستم ها است – نحوه ایجاد انگیزه به همان اندازه مهم است که انگیزه را به عمل تبدیل می کنید.

این مقاله می تواند به شما کمک کند اگر…

احساس بی انگیزگی می کنید

احساس می کنید در زندگی به هیچ چیز نمی رسید

برنامه های خود را به تعویق می اندازید

به ترک برنامه های خود ادامه دهید

برای نکات و ترفندهای مفید به خواندن ادامه دهید!

انگیزه چیست؟

انگیزه به دلیل رفتار ما به شیوه های خاص، به دلیل نیازها و خواسته هایمان اشاره دارد. این «چرا» از «چی» است. اما “چرا” بدون “چگونه” نمی تواند وجود داشته باشد – انگیزه بدون سیستم نمی تواند وجود داشته باشد. اگر انگیزه سوخت است، ماشین همان سیستم است. هر دو بسیار مهم هستند. کلمه انگیزه از کلمه لاتین “movere” به معنای “حرکت کردن” گرفته شده است. انگیزه داشتن یعنی خواستن حرکت. اراده به عمل برای باانگیزه ماندن طولانی مدت، از انگیزه اولیه برای ایجاد ساختارهایی استفاده کنید که به شما کمک می کند حرکت کنید و حتی زمانی که احساسات شما کاهش می یابد تحلیل می رود.

ممکن است فکر کرده باشید، “من یک هدف بلند مدت عالی دارم، اما همیشه آن را در لحظه احساس نمی کنم.” ما اغلب به دو طریق به انگیزه اشاره می کنیم:

به عنوان دلیل اصلی انتخاب مسیر یا عمل خاصی در زندگی

به عنوان احساسات فوری ما در لحظه

با این حال، هدف بلند مدت ما ممکن است ثابت بماند، اما احساسات ما می تواند از دقیقه به دقیقه تغییر کند. به همین دلیل مهم است که از انگیزه اولیه خود استفاده کنید – لحظه ای که هم دلیل اصلی و هم احساسات فوری شما با هم ترکیب می شوند – برای راه اندازی سیستم های خوبی که به شما امکان می دهد زمانی که احساساتتان در مسیر درست نیستند، حرکت خود را حفظ کنید.

برای اطلاعات بیشتر در مورد انگیزه و سیستم ها به ادامه مطلب مراجعه کنید. چندین قدم وجود دارد که می‌توانید برای درازمدت با انگیزه بمانید، خواه سعی کنید سالم غذا بخورید، در دانشگاه موفق شوید، اتاق خود را تمیز نگه دارید، به یک هدف خارق‌العاده برسید یا علی‌رغم ناملایمات پیشرفت کنید.

انگیزه خود را روشن کنید

در حالی که انگیزه بلندمدت مستلزم ایجاد ساختارهای مناسب برای نگه داشتن شما در مسیر زمانی است که احساسات شما چنین نیستند، این ساختارها فرو می ریزند مگر اینکه یک ستاره شمالی واقعی داشته باشید، دلیلی ریشه دار برای رسیدن به هدفتان.

اگر در مورد انگیزه خود مطمئن نیستید، این سوالات را بپرسید:

آیا هدفم به من کمک می کند تا به رشد شخصی برسم، چه در درون خودم و چه در روابط شخصی ام؟

آیا هدف من به نحو قابل توجهی به دیگران کمک می کند؟

آیا هدفم به من کمک می کند تا به چیزی برسم که برایم معنادار است؟

اگر به هر یک از آنها پاسخ منفی دادید، ممکن است هدف شما ریشه ای عمیق یا آنقدر برای شما مهم نباشد که بتوانید درازمدت ادامه دهید.

انگیزه مثبت و منفی

انگیزه چند وجهی است – انگیزه برای دستیابی به چیزهای خاص می تواند از مکان های اساسی متفاوت باشد، مانند تمایل به تجربه لذت در مقابل تمایل به اجتناب از درد.

تمایل به تجربه لذت انگیزه مثبت است،

در حالی که انگیزه منفی در مورد اجتناب از چیزی است.

این بدان معنا نیست که انگیزه مثبت خوب است یا منفی بد است. بلکه مثبت در اینجا به معنای جمع چیزی است و منفی به معنای تفریق چیزی است. هر دو انگیزه ذاتاً خنثی هستند.

مثال: انگیزه مثبت و منفی

ممکن است انگیزه مثبتی برای کسب یک میلیون دلار داشته باشید. یا ممکن است انگیزه منفی برای کسب درآمد برای جلوگیری از فقر داشته باشید. این تفاوت بین پاداش و مجازات، هویج یا چوب است.

می‌توانید از هر دو برای ایجاد انگیزه سریع‌تر در خود استفاده کنید – داشتن هویج و چوب واقعاً شما را به حرکت وا می‌دارد! وقتی انگیزه خود را تعریف می کنید، مثبت یا منفی بودن آن را تعیین کنید. سپس آن را بررسی کنید تا ببینید انگیزه معکوس ممکن است چیست.

مثال: انگیزه منفی

اگر انگیزه منفی برای گرفتن نمرات خوب برای جلوگیری از ناامیدی والدین خود دارید، ممکن است انگیزه های مثبت خوشحالی والدین خود، یا کتک زدن همکلاسی های خود را نیز در نظر بگیرید. اگر بتوانید هدفی ایجاد کنید که چند وجهی باشد، در راه حفظ انگیزه بلند مدت خواهید بود.

با این حال، همانطور که انگیزه‌های مثبت و منفی می‌توانند شما را وادار به عمل کنند، هر یک از طرفین نیز در صورت ایجاد استرس در درازمدت می‌توانند بی‌انگیزه شوند. به همین دلیل است که اهداف شما باید با دوز خوش بینی واقع بینانه و تعادل ساختار و انگیزه به خوبی در نظر گرفته شوند.

انگیزه را به سیستم تبدیل کنید

این را در نظر بگیرید. کشوری وجود دارد که در آن 12 درصد از جمعیت با اهدای عضو موافقت می کنند و کشور دیگری که با اهدای عضو توسط 99 درصد از جمعیت موافقت می کند. اگر از شما خواسته شود که حدس بزنید چه کشورها هستند، ممکن است دو کشور را حدس بزنید که از نظر جمعیتی، مذهبی یا فرهنگی بسیار متفاوت هستند.

اما این دو کشور آلمان و اتریش هستند. چگونه دو کشوری که تا این حد شبیه هم هستند، می توانند نرخ های اهدای عضو متفاوتی داشته باشند؟

جواب سیستم هاست. آلمان متکی به روش انتخاب کردن است، در حالی که اتریش یک روش انصراف دارد. مردم به طور طبیعی پیش فرض را انتخاب می کنند.

هنگامی که نتیجه ایده آل خود را انتخاب کردید، زندگی خود را طوری ساختار دهید که انتخاب پیش فرض ادامه حرکت به سمت آن باشد.

مثال:

می‌توانید یک برنامه غذایی دو هفته‌ای ایجاد کنید که به شما این امکان را می‌دهد که هر هفته یک لیست خرید خواربار فروشی داشته باشید و هر دو هفته یک‌بار در همان روزها مواد غذایی خود را بخرید. ناگهان، فست فود یا انحراف از منوی تنظیم شده شما تبدیل به یک تلاش اضافی می شود، و شما به احتمال زیاد به مسیر پیش فرض خود ادامه می دهید و وعده های غذایی سالم از پیش تنظیم شده خود را در خانه درست می کنید. معماری سیستم های مفید به حفظ انگیزه در دراز مدت کمک می کند.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا